کد خبر: ۳۳۶۷
۱۲:۳۴
۲۲ آبان ۱۴۰۳
۱۲:۳۴
۲۲ آبان ۱۴۰۳
کد خبر: ۳۳۶۷

روایت دسته اول از لحظات پس از قتل هولناک منصوره قدیری جاوید‌ | خواهر منصوره:‌ قاتل می‌خواست جنازه را بسوزاند

روایت دسته اول از لحظات پس از قتل هولناک منصوره قدیری جاوید‌ | خواهر منصوره:‌ قاتل می‌خواست جنازه را بسوزاند
خبر قتل بانوی ۵۲ ساله‌ با ضربات چاقو و دمبل توسط همسرش روز یکشنبه ۲۰ آبان منتشر شد؛ او «منصوره قدیری‌جاوید» خبرنگار و پژوهشگر خبرگزاری ایرنا بود.

راستان |‌ انتشار خبر قتل هولناک یک زن در شمال پایتخت روز یکشنبه ۲۰ آبان رسانه‌ها را بهت‌زده کرد؛ طبق اعترافات همسر این خانم، انگیزه و عامل وقوع این جنایت مشاجره خانوادگی عنوان شد.
 

با انتشار این خبر در خبرگزاری ایرنا همه بهت زده، همکاران شوکه از اینکه شاید اشتباهی رخ داده باشد یا تشابه اسمی باشد با چشمانی گریان به دفتر کار او در طبقه پنجم رفتند. متاسفانه این خبر تلخ صحت داشت حتی در لحظات اولیه انتشار خبر بسیاری از همکاران در ایرنا نمی‌دانستند که خانم قدیری جاوید دقیقا کدام یک از همکاران است و دنبال عکسی از او بودند.
 
چهره‌ای متین و محجوب که همیشه لبخندی بر لب داشت. زمزمه این رخداد جنایی آن زمان پررنگ‌تر شد که مشخص شد مقتول «منصوره قدیری‌جاوید» خبرنگار و پژوهشگر خبرگزاری ایرنا بوده و همسرش نیز پروانه وکالت داشته است.
 
ایرنا به سوگ نشست اشک و ماتم خانواده ایرنا را فرا گرفت و ایرنا به سوگ نشست. هر لحظه که در برخی از رسانه‌ها جزئیات بیشتر از این واقعه هولناک جنایی منتشر می‌شد؛ غلیان احساسات و افسوس‌ها و دریغ ها و سوالات و ابهامات هم بیشتر می شد؛ یعنی چه شده که همکارمان که هر روز در کنار ما بود روز شنبه سرکار نیامد و ... .
 
ابعاد این حادثه تنها به ایرنا محدود نشد و روح جمعی رسانه‌های کشور را نیز جریحه‌دار کرد تا جایی که بسیاری از رسانه‌های مجازی و مکتوب به این مهم پرداختند و سوالاتی از باب خشونت خانگی، خشونت علیه زنان، طلاق و از همه مهمتر سونوشت لایحه «پیشگیری از آسیب دیدگی زنان و ارتقای امنیت آنان در برابر سوء رفتار» مورد پرسش قرار گرفت.
 
روح بلند همکارمان پرکشید و پیکرش روز دوشنبه ۲۲ آبان در خانه ابدی آرام گرفت؛ منصوره با صبر و مهر مادری، بغض‌های فروخورده و ترس‌های هر روز رفت اما ممکن است زنانی با وضعیت منصوره هر روز در اطراف ما باشند از اینرو در ادامه اظهارات خواهر مقتول به جهت بیان روایت دقیق و با هدف تنویر افکار عمومی از وقوع یک قتل ناگوار آمده است. خانم منصوره قدیری جاوید، در خانواده به «فلور» مشهور بود. خواهر او که به واسطه ارتباط نزدیک با او همیشه همراه او بوده است، می‌گوید: با توجه به تسلط شوهر خواهرم و خواهر او به قوانین و فنون وکالت، نگرانیم از عقوبت خلاص شود و درخواست قصاص داریم.

روایت دسته اول از لحظات پس از قتل هولناک منصوره قدیری جاوید توسط همسر وکیلش

روایت خواهر منصوره از روز قتل

 او روز وقوع حادثه را چنین روایت می‌کند: «حوالی ساعت ۱۲ بود که همکار منصوره با من تماس گرفت و از من پرسید، چرا خواهرت امروز سر کار نیامده است؟ آن روز من و منصوره ساعت ۵ بعد از ظهر وقت دکتر داشتیم و قرار بود به خیابان کارگر برویم. بنا داشتم جلوی محل کارش با او قرار بگذارم. وقتی همکارش از غیبت او خبر داد، من با منصوره تماس گرفتم اما جواب نداد. به بهانه‌ای با مادرم تماس گرفتم تا ببینم از منصوره خبر دارد یا نه که او هم خبری نداشت.
 
با برادرم تماس گرفتم و گفتم از منصوره خبر داری یا نه؟ چون از محل کار او با من تماس گرفتند و گفتند که امروز سر کار نرفته است؛ دلشوره داشتم. برادرم گفت چه کار کنیم؟ گفتم می‌خواهم به خانه او بروم. ۶ سال یا بیشتر بود که همسر منصوره با ما ارتباط خانوادگی نداشت و ما فقط خواهرم را بیرون از منزلش می‌دیدیم. همه خانواده اختلافات او و همسرش را می‌دانستند؛ با برادرم به سمت منزل او راه افتادیم و نزدیک ساعت ۴ بود که به درب منزل منصوره رسیدیم.
 
چون شرایط را می‌دانستم، گفتم اگر زنگ در را بزنم ممکن است از آیفون تصویر مرا ببینند و در را باز نکنند؛ به همین خاطر زنگ طبقه پنجم را که صاحبخانه ساکن است، زدم و گفتم مستاجرتان در را باز نمی‌کند که ایشان گفت باید زنگ سرایداری را بزنی. زنگ سرایدار را زدم و در باز شد و از در پارکینگ وارد شدم. سرایدار از من پرسید کجا می‌روی؟ حق نداری از پارکینگ به داخل بروید. به او توضیح دادم که از صبح خواهرم گم شده و در جستجو برای یافتن او هستم و می‌خواهم ببینم خانه است یا نه؟
 
این موضوع را که گفتم، سرایدار همراه من به طبقه بالا آمد. درب آکاردئونی واحد باز بود و درب چوبی بسته بود. با دست و انگشترم محکم به در کوبیدم اما در را باز نمی‌کردند؛ در حالی که با سرایدار مشغول صحبت بودم، یکباره در باز شد و شوهر خواهرم که گوشی دستش بود، با خونسردی و ظاهری مرتب جلوی در آمد. با این که ۶ سال یا بیشتر بود او را ندیده بودم، اصلا از دیدن من تعجب نکرد. از او پرسیدم منصوره کجاست؟ با بی‌تفاوتی گفت با پسرم به سینما رفته‌اند. گفتم تلفنش را جواب نمی‌دهد. گفت حتماً سایلنت است.
 
روز شنبه بسیار بعید بود منصوره به سینما برود و تازه ساعت ۵ با من قرار داشت و وقت دکتر داشتیم. اینجا بود که شک کردم. به دروغ به او گفتم در خیابان بودم و کیف مرا زدند؛ آمده بودم که از منصوره پول نقد بگیرم. از او پرسیدم که شما پول نقد ندارید؟ گفت پول نقد ندارم اما می‌توانم کارت به کارت کنم که من گفتم کارت‌های بانکی مرا در کیفم زدند و کارت همراهم نیست.
 
پرسید پس می‌خواهید چه کار کنید؟ گفتم با پسرم تماس می‌گیرم و از او می‌خواهم که برای من اسنپ بگیرد. به من گفت بیا داخل بنشین تا من برایت اسنپ بگیرم که قبول نکردم. به دلیل اینکه نمی‌خواستم برادرم با شوهر خواهرم روبرو شود؛ او در کوچه منتظر ایستاده بود؛ از پله‌ها پایین رفتم و شوهر خواهرم همچنان ایستاده بود و در را نمی‌بست.
 
به محض اینکه جلوی در نزد برادرم رسیدم از گوشی منصوره به من پیام داد. برای من نوشته بود که گوشی من در جوی آب افتاده و نمی‌توانم تلفن‌ها را جواب دهم. برایش نوشتم منصوره کجایی؟ جواب داد: بیرونم. برای او نوشتم من جلوی خانه شما هستم. پاسخ داد: نگران شدی؟ این پیام را که دیدم متوجه شدم که او نیست؛ چون ادبیات و بیان او را می‌شناختم.
 
متوجه شدم که گوشی دست همسرش است. از او سوالی درباره موضوعی پرسیدم که بین خودمان بود و جواب نداد؛ از اینجا بود که مطمئن شدم گوشی دست همسرش است. برادرم گفت من اینجا می‌مانم اما تو اسنپ بگیر و به خانه برگرد؛ اما چون نگران بودم در نبودنم با برادرم روبرو شود، گفتم بیا با هم به خانه برویم و اگر منصوره با من تماس گرفت و صدای او را شنیدم که هیچ؛ اما اگر تماسی نگرفت، دوباره به اینجا برمی‌گردیم.
 
وقتی به منزل رسیدم و همسرم نگرانی مرا دید و گفتم از صبح از خواهرم بی‌خبر هستم، گفت برای چه به خانه برگشتی؟ باید با پلیس تماس می‌گرفتید؛ نگرانی‌ها و دلشوره‌هایم بیشتر شد. با برادرم تماس گرفتم و بعد از هماهنگی، همراه او، همسرم و پسرم حدود ساعت ۹ به درب منزل آنها رسیدیم. باز هم هرچه در زدیم، باز نکرد. ناچار با پلیس تماس گرفتیم؛ پلیس هم هرچه در زد، در را باز نکرد.
 
از مامور پلیس خواستیم در را باز کنند که گفت امکان این کار را ندارند و باید حکم قضایی داشته باشند. همان موقع به کلانتری رفتند و حکم ورود به منزل گرفتند؛ گویا با پلیس جنایی هم تماس گرفتند. آتش‌نشانی هم آمد؛ صاحبخانه به آتش نشانی گفت درب منزل را بشکنید.
 
صاحبخانه و همسایه روبه‌رویی واحد خواهرم هم حضور داشتند. همسایه واحد روبرویی گفت، ساعت هشت صبح در این خانه دعوا شد و ما صدای خانم را شنیدیم. آتش‌نشانی در را شکست و با تعجب دیدیم همسر خواهرم پشت در است؛ پسرش هم در اتاق بود و وقتی در باز شد، هولناک جلوی در آمد.
 
با اینکه این همه داد زدیم و در زدیم، تا در باز شد، همسر خواهرم گفت چه خبر است و اعتراض کرد که چرا وارد خانه من شده‌اید؟ به پسر خواهرم گفتم مادرت کجاست؟ گفت پدرم گفته او در بیمارستان بستری شده؛ به او گفتم اما پدرت به من گفت که تو با او امروز سینما بودید. نگاهی به پدرش انداخت و متوجه شد به او دروغ گفته است.
 
گویا قاتل صبح پسرش را از خانه بیرون برده و قبل از اینکه منصوره به سر کار برود، به خانه برگشته و او را تنها گیر انداخته و به قتل رسانده است. بعد مجدد پسرش را به خانه آورده و به مدرسه هم نفرستاده است. به او گفته بود مادرت اتاق خواب را سمپاشی کرده و نباید در آن اتاق بروی و در تمام مدت پسرش هم در خانه بوده است.
 
همسایه روبرویی گفت، به چشمی درب منزلم چسب قطره‌ای چسبیده است؛ در حالی که صبح چنین چیزی نبود. گویا می‌خواسته همسایه‌ روبرویی انتقال جنازه را نبیند و ماشین هم جلوی در آماده بوده که جنازه را به بیرون از خانه ببرد.
 
رفتن من فقط توانست منصوره را از اینکه جنازه اش را بسوزاند نجات دهد. در برخی خبرها آمده است که او گفته من بعد از کشتن همسرم می‌خواستم فرزندمان را هم بکشم و خودکشی کنم اما بعد پشیمان شدم و با پلیس تماس گرفتم؛ در حالی که اینطور نبود و با حکم قضایی و توسط آتش‌نشانی در باز شد.

برچسب ها:
خواندنی‌ها

واکنش حدیث فولادوند به سوال در مورد عمل‌های زیبایی‌اش:...

لیونل مسی فوق ستاره فوتبال آرژانتین شب گذشته در آخرین...

عباس عراقچی، وزیر امور خارجه، بار دیگر طعم پدر شدن...

نیازمندیها
جدیدترین خبرها از جنگ اسرائیل
جدیدترین فیلم‌ها و تصاویر از حیات‌وحش و دنیای حیوانات
  • جدیدترین‌ها
  • پربیننده‌ها
  • پربحث‌ها
(تصاویر) کیت میدلتون با رنگ موی جدید همه را غافگیر کرد قتل عام خانوادگی در سراب؛ ۲ برادر ۶ عضو خانواده پسرعمویشان را کشتند و خودکشی کردند (ویدئو) واکنش حدیث فولادوند به ادعاها در مورد عمل‌های زیبایی‌اش (تصاویر) شب دراماتیک خداحافظی لیونل مسی با آرژانتین خداحافظی با پادشاه مُد؛ جورجیو آرمانی در ۹۱ سالگی درگذشت بیوگرافی سردار علی عبداللهی، فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا «شاعره»؛ سریال جدید شبکه نمایش خانگی با بازی امیرحسین آرمان، رویا نونهالی و هدیه بازوند تحلیل موقعیت مهناز افشار در شوی اینترنتی «زن روز» (تصاویر) هیفا وهبی با لباس عروس در حال بستنی خوردن در ایتالیا (ویدئو +16) لحظه کشته شدن جنایتکار گروگان‌گیر توسط تک‌تیرانداز پلیس در پخش زنده (تصاویر) پوشش دنیز دانش، پری آشتیانی سریال تاسیان در سفر خارجی (تصاویر) شیطنت‌های جیسون موموا با دمپای صورتی روی فرش قرمز ونیز (تصاویر) لیلا بلوکات با استایلی ساده و جذاب در اکران «ناتور دشت» (ویدئو) ورود روباه بازیگوش به داخل یک خانه در بافق یزد (ویدئو) تصویربرداری از پلنگ ایرانی در جنگل‌های هیرکانی املش (ویدئو) مکالمه خبرساز درباره عمر و جاودانگی میان پوتین و شی جین پینگ در رژه بزرگ پکن کلاهبرداری از مردان ژاپنی با استفاده از عکس‌های سونوگرافی (تصاویر) شبنم قربانی، هادی حجازی‌فر، هدیه بازوند، لیلا بلوکات، میرسعید مولویان، فاطیما بهارمست و ... در اکران ناتوردشت (عکس) سلفی بابک جهانبخش در کنار پسر و خواهرش پس از شایعات طلاق (ویدئو) عباس عراقچی در تلویزیون پدر شدنش را علنی کرد
بیوگرافی شیرین مقدم میکاپ آرتیست و داور برنامه «زن روز» + تصاویر بیوگرافی آترینا فرحمند؛ رتبه ۱ کنکور تجربی ۱۴۰۴ عشق ۱۳ روزه؛ داستان کوتاه لامین یامال و نیکی نیکول (ویدئو) رابطه صمیمانه همسر الهام علی‌اف و دختر پزشکیان مرد سقزی، همسرش را زنده زنده در آتش سوزاند (ویدئو) هم‌خوانی پرشور و هیجان آهنگ منصور در یک مجتمع تجاری در تهران؛ قرارمون یادت نره ...! جزییات تازه از شخصیت و کودکی «خفاش شب» قاتل زنجیره‌ای زنان؛ از نقش زنی به زینب تا تجاوز در زندان+ ویدئو (ویدئو) لحظه‌ای که آترینا فرحمند نفر اول کنکور تجربی ۱۴۰۴ رتبه خود را دید خواهران دوقلو اسلامشهری نفرات ۵ و ۶ کنکور علوم انسانی شدند + گفت و گو با مادر فاطمه و زهرا ناطقی (ویدئو) حضور میلاد کرمی بلاگر صخره‌نورد ایلامی در تلویزیون؛ وضع‌تان چونه؟! کارنامه آترینا فرحمند، رتبه اول کنکور تجربی ۱۴۰۴ لو رفت + عکس (ویدئو) عباس عراقچی در تلویزیون پدر شدنش را علنی کرد بیوگرافی زینب موسوی، معروف به امپراطور کوزوکو؛ از خندوانه تا گاردین، از فردوسی تا شفیعی‌کدکنی تصاویر دو نفره پریناز ایزدیار و مهسا حجازی با هوتن شکیبا در جشن منتقدان سینما هدیه باورنکردنی به آترینا فرحمند رتبه اول کنکور تجربی ۱۴۰۴ (تصاویر) سارا بهرامی با استایل خاصش در جشن منتقدان سینما مورد توجه قرار گرفت (ویدئو) روایت شوکه کننده هلیا امامی از اعدام واقعی‌اش در سریال «از یادها رفته»! + فیلم صحنه اعدام! (ویدئو) تعجب رایان سرلک از شوخی محسن کیایی با پژمان جمشیدی! ناپدید شدن کوهنوردان ایرانی «مریم پیله‌وری» و «حسن سیف‌الله» در قرقیزستان (ویدئو +16) لحظه کشته شدن جنایتکار گروگان‌گیر توسط تک‌تیرانداز پلیس در پخش زنده
پرطرفدارها
(تصاویر) کیت میدلتون با رنگ موی جدید همه را غافگیر کرد قتل عام خانوادگی در سراب؛ ۲ برادر ۶ عضو خانواده پسرعمویشان را کشتند و خودکشی کردند (ویدئو) واکنش حدیث فولادوند به ادعاها در مورد عمل‌های زیبایی‌اش (تصاویر) شب دراماتیک خداحافظی لیونل مسی با آرژانتین خداحافظی با پادشاه مُد؛ جورجیو آرمانی در ۹۱ سالگی درگذشت بیوگرافی سردار علی عبداللهی، فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا «شاعره»؛ سریال جدید شبکه نمایش خانگی با بازی امیرحسین آرمان، رویا نونهالی و هدیه بازوند تحلیل موقعیت مهناز افشار در شوی اینترنتی «زن روز» (تصاویر) هیفا وهبی با لباس عروس در حال بستنی خوردن در ایتالیا (ویدئو +16) لحظه کشته شدن جنایتکار گروگان‌گیر توسط تک‌تیرانداز پلیس در پخش زنده (تصاویر) پوشش دنیز دانش، پری آشتیانی سریال تاسیان در سفر خارجی (تصاویر) شیطنت‌های جیسون موموا با دمپای صورتی روی فرش قرمز ونیز (تصاویر) لیلا بلوکات با استایلی ساده و جذاب در اکران «ناتور دشت» (ویدئو) ورود روباه بازیگوش به داخل یک خانه در بافق یزد (ویدئو) تصویربرداری از پلنگ ایرانی در جنگل‌های هیرکانی املش (ویدئو) مکالمه خبرساز درباره عمر و جاودانگی میان پوتین و شی جین پینگ در رژه بزرگ پکن کلاهبرداری از مردان ژاپنی با استفاده از عکس‌های سونوگرافی (تصاویر) شبنم قربانی، هادی حجازی‌فر، هدیه بازوند، لیلا بلوکات، میرسعید مولویان، فاطیما بهارمست و ... در اکران ناتوردشت (عکس) سلفی بابک جهانبخش در کنار پسر و خواهرش پس از شایعات طلاق (ویدئو) عباس عراقچی در تلویزیون پدر شدنش را علنی کرد